پشتیبانی از دانلود های ناموفق
دانلود کتاب گاماسیاب ماهی ندارد – با فرمت pdf + word
خرید و دانلود آنی
شماره پشتیبانی
09103705578
دانلود کتاب گاماسیاب ماهی ندارد نسخه pdf + word یکی از آثار زیبا و دوست داشتنی است که امروز در سایت دانلود کتاب pdf منتشر شده است. این کتاب، به قلم یک نویسنده استعدادمند و با استفاده از سبکی شگفتانگیز، داستانی هیجانانگیز و پر از تخیل را برای خوانندگان به ارمغان میآورد. “گاماسیاب ماهی ندارد” با داستانی پراکنده در مکانها و زمانهای مختلف، خواننده را به دنیایی متفاوت و مسحور کننده میبرد. این کتاب به طور ویژه برای کسانی که از خواندن کتابهایی با داستانهای خیالی و فانتزی لذت میبرند، توصیه میشود. در سایت دانلود کتاب pdf ، اعضای عزیز میتوانند این کتاب را دانلود کنند .
کتاب گاماسیاب ماهی ندارد اثری است که توسط حامد اسماعیلیون نوشته شده است. این کتاب دربارهی سالهای اول انقلاب و دوران جنگ هشت ساله حکایت میکند و با شرح وقایع تاریخی و شرایط آن زمان، نقشهی پایان جنگ را به تصویر میکشد. داستان از سال ۵۸ آغاز میشود و تا مرداد ۶۷ ادامه پیدا میکند. این رمان از شهر گرگان آغاز میشود و در عملیات مرصاد در کرمانشاه به پایان میرسد.
در یکی از بخشهای کتاب میخوانیم: “دور دست را که میدید رودخانهی باریک کتاب گاماسیاب ماهی ندارد بود که توی دشت میچرخید و جلو میرفت. همین چند روز پیش بود. با بچهها و حسین آمده بودند لب رودخانه. همانجا که دو شاخه میشد و بین شاخهها جزیره کوچکی سر بیرون آورده بود و بهرنگ اصرار داشت به شنا خودش را به آن جا برساند. جزیره کوچک بود شاید سه چهار متر. حسین میگفت: پسر جان. شنا نمیخواهد. چهار قدم که برداری میرسی.” انتشار این کتاب توسط نشر ثالث صورت گرفته است.
کتاب گاماسیاب ماهی ندارد نوشته حامد اسماعیلیون، روایتی است از سالهای اول انقلاب تا روزهای جنگ هشت ساله در ایران. این کتاب با شرح وقایع تاریخی و شرایط آن دوران، ماجرای پایان جنگ را به تصویر میکشد. داستان این رمان از سال ۱۳۵۸ آغاز شده و تا مرداد ۱۳۶۷ ادامه مییابد.
در قسمتی از کتاب، نویسنده به شرحی از یک رویداد خاص میپردازد. در این بخش، دور دستی از گرگان به همراه بچهها و حسین به لب یک رودخانه میروند. در همین جا، رودخانه به دو شاخه تقسیم میشود و بین این دو شاخه یک جزیره کوچک وجود دارد. حسین، یکی از شخصیتهای داستان، برای شنا کردن به این جزیره کوچک تشویق میکند. جزیره کوچکی که اندازهاش حدود سه یا چهار متر است. او به دوستش میگوید: “پسر جان، شنا نمیخواهد. چهار قدم که برداری میرسی.”
در این قسمت از کتاب، نویسنده با استفاده از توصیف جزیره کوچک و حرفهای شخصیتها، خواننده را به دنیای داستان میبرد و اوضاع و شرایط زمانی را نمایش میدهد. این توصیفات و وقایع تاریخی، خواننده را درگیر داستان میکنند و باعث میشوند تا احساسی عمیق ترجمه و برداشت کند.
سراب گاماسیاب در استان همدان، یکی از زیباترین و بزرگترین سرابهای منطقه غرب کشور است. این سراب در دهستان گاماسیاب واقع در شهرستان نهاوند قرار دارد و از رودخانه گاماسیاب تأسیس شده است. رودخانه گاماسیاب از چشمههای آهکی در قسمت جنوب شرقی شهرستان نهاوند سرچشمه میگیرد و از دامنههای شمالی ارتفاعات گرین عبور کرده تا به سراب گاماسیاب برسد. به دلیل زیبایی و شکوه این رودخانه، یک کتاب به نام “گاماسیاب ماهی ندارد” نوشته شده است. سراب گاماسیاب با مناظر خیره کننده و آب آشامیدنیاش، جاذبهای گردشگری برای علاقهمندان به طبیعت و آبهای آزاد است.
کتاب گاماسیاب ماهی ندارد معرفی میکند که شخصیت اصلی آن، کت نیمدار قهوهای است. او در یک کنج دیوار ایستاده و به ناگهان به زمین زل زده است. صورت او درشت و قوی است و ابروهای پرپشتی دارد. بینی بزرگش در فاصله کوتاهی از دو چشمش قرار دارد. موهایش کوتاه و سیخ سیخ است و گردنی باریک بر تن لاغرش قرار دارد، تقریباً مانند گنجشکی لندوک. پاهایش نیز بسیار نازک و شبیه پاهای لک لکی است که در همان حوالی بر بامی شیروانی نوک میزند.
صحنهای از یک کودک تنها که سر بزرگش از ارتفاع یک تن نحیف به پایین میلغزد، توصیف شده است. او با تلاش برای همراهی با برادرش و دیگر بچههای مسجد به سمت گنبد، متوجه میشود کسی به او توجه نمیکند و اینکه او را با خود ببرند تنها دلخوشی اوست. اتوبوسی که سایر مسافران را به سمت مقصد میبرد، با سرعتی بالا راهی میشود و تمام کسانی که در آن حضور دارند، از دید او ناپدید میشوند. در این نوشته، احساس تنهایی و غربت کودک به خوبی بیان شده است.
در رمان “گاماسیاب ماهی ندارد”، مش کاظم، یکی از شخصیتهای اصلی داستان، با اصرار و سختیهایی که برای او به وجود میآید، تصمیم میگیرد ادامه دهد. او توسط مزاحمانی در کنجی از داستان نگه داشته شده است و اکنون تصمیم میگیرد که از اینجا بیرون برود و به سمت جنگل حرکت کند. در طول راه، او با دیدن اسلحههایی که در اختیار دیگران قرار دارد، دلخور میشود. اما با این حال، با شجاعت و به همراه دیگران، او به سمت درختان دامنه حرکت میکند. این صحنه، نشان از قدرت و اراده قوی مش کاظم برای ادامه راه دارد و همچنین نشان میدهد که او تمامی مشکلات و موانع را دور میزند تا به هدف خود برسد.
وقتی مش کاظم به درختان دامنه میرسد، با خشمی عمیق از راهروهای آبادی که به او میخندند، عبور میکند. او از تبری که در دست دارد استفاده میکند تا برخی از مزاحمان را به دور بزند. اما هر چه جلوتر میرود، مزاحمان بیشتر میشوند. صداهای تهدیدآمیز از پشت درختان به گوشش میرسد و او حس میکند که در هر لحظه ممکن است حمله شود.
با این وجود، مش کاظم نمیترسد. او تصمیم دارد تا به هر قیمتی به هدف خود برسد. او میداند که این سفر پر از خطرات است، اما این تنها راهی است که او میتواند به آرزویش برسد. او به خاطر خانوادهاش و برای آیندهای بهتر، آماده است تمامی مشکلات را تحمل کند.
پشتیبانی –
کتاب گاماسیاب ماهی ندارد